۱۳۸۸ آذر ۳۰, دوشنبه

يلدا


يلدا خانوم با دستاش دونه هستي رو کاشت
تا خورشيد از خواب پاشه هواي ماها رو داشت
يلدا خانوم يه شاخه از نور ماهو برداشت
اون رو تو گلدون شب روي سياهي گذاشت
يلدا به عشق نوروز صد تا ستاره برداشت
نود تا رو روشن کرد تو دل هر شب گذاشت
ده تا ستاره رو هم تو دل بچه ها کاشت
تا سال بعد بشه يه، باغ ستاره برداشت
نود ستاره شب حکم خط راهو داشت
سر نخو گرفتيم، اون ما رو تنها نداشت
اين ريسمون ستاره يه سين تو هفت سين گذاشت
بلدا خانوم کمک کرد نقشه راهو برداشت

۱۳۸۸ آذر ۱۴, شنبه

من به پايان رسيده ام ديگر

من به پايان رسيده ام ديگر
از خودم پر کشيده ام ديگر
ساليانيست کاندر اين دربار
پادشاهي نديده ام ديگر
اين زمانه به صحنه هستي
هرچه ناديده ديده ام ديگر
موسم گل دهي و دست هرس
بوته اي گل تکيده ام ديگر
از تو و او و از دگران
هرچه که بد شنيده ام ديگر
بهر آغاز من کمي دير است
من به پايان رسيده ام ديگر
==========کاوه مرادي